پزشکیان استعفا دهد؟ – ایرنا

صدای شلیک گلوله و درگیری در اطراف پادگان‌ها و کلانتری‌ها که یکی پس از دیگری سقوط می‌کردند، فراوان به گوش می‌رسید، در این لحظات که در پادگان باغ شاه هم درگیری بود، ناگهان رادیو این جمله را پخش کرد: «اینجا صدای انقلاب ایران است» و بعد بلافاصله اصلاح کرد که: «اینجا صدای انقلاب اسلامی ایران است» شنیدن این کلمات ما را سرشار از شور و هیجان کرد، اشک شوق ریختیم، خدای بزرگ را سپاس گفتیم و از آنجا به سمت پادگان شاهپور، در انتهای خیابان حافظ حرکت کردیم. دو قبضه اسلحه نصیبمان شد؛ رادیو سرودهای انقلابی پخش می‌کرد، شب ساعت ۷:۳۰ به خانه رسیدیم پیام امام خمینی در حال قرائت بود.

واقعاً لحظات، زیبا و وصف ناشدنی بود، بزرگترین آرمان زندگیم که حداقل از ۷ سال قبل، از دوره دبیرستان برایش در تلاش و مبارزه بودیم، به نحوی باورنکردنی محقق شده بود، چه کسی فکر می‌کرد رژیم مقتدر و مستبد و مجهز به انواع امکانات نظامی و سلاح‌های مدرن و توپ و تانک و غیره که نقش ژاندارم منطقه را ایفا می‌کرد، با مخوف‌ترین دستگاه امنیتی و روش‌های کنترل، با یک سال مبارزه مردم بدون هیچ امکاناتی جز راهپیمایی و تظاهرات و بیانیه و غیره و رهبری یک مرجع دینی، بدون برخورداری از تشکیلات و سازماندهی کارآمد و صرفاً متکی به جوانان و توده‌های مردم سقوط کند و از پای درآید و کلاً سلسله شاهنشاهی با قدرت ۲۵۰۰ ساله ساقط شود و حکومتی مبتنی بر خواست مردم جایگزین شود؟!

حالا ۴۶ سال از آن روزها گذشته است؛ هر سال ۲۲ بهمن را به یاد همه آن ارزش‌ها و آرمان‌ها با حضور در راهپیمایی گرامی می‌داریم، با این امید که شرایطی برای بهبود در جهت دست یابی به بخشی از آن اهداف متعالی، فراهم گردد. انقلاب‌ از ابتدا با مشکلات و بحرانهای عدیده در ماه‌های اول روبرو شد و بعد با ترور بزرگانش از جمله شهید بهشتی و ۷۲ تن از افراد موثر کشور، شهید رجایی و شهید باهنر، ائمه جمعه برجسته و هزاران نفر از مدافعان کوچه و بازارش در دو سه سال اول توسط منافقین روبرو شد .

بعد دوران جنگ تحمیلی با همه تبعات و محدودیت‌هایش را در هشت سال داشتیم و بعد قطعنامه و درگذشت امام، انتخاب رهبر انقلاب و تغییر و تصویب قانون اساسی و انتقال اختیارات نخست وزیر به رئیس جمهور و شکل‌گیری دولت‌های جدید. اما در مرور گذرا به آنچه پس از پیروزی انقلاب رخ داد، باید اذعان داشت که در مجموع وضعیت اداره کشور با همه فراز و نشیب‌هایش و با اغماض از پاره‌ای ایرادات و انحرافات و اشکالات، تا پایان دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی، قابل قبول و در مسیر رشد قرار داشت و با رضایت قاطبه مردم همراه بود.

در این مدت سه دوره مدیریت اجرایی در کشور داشتیم: دوره دفاع مقدس و نخست وزیری مهندس موسوی، دوره سازندگی و دوره اصلاحات. ‌هرچند در دوره ۸ سال اول تا رحلت امام با کمبودهای اقتصادی و نرخ رشد حداقلی اقتصاد روبرو بودیم، ولی مردم به دلیل شرایط خاص جنگ تحمیلی پذیرا بودند و همراهی می‌کردند و آنچه موجب رضایت عامه بود، تلاش صادقانه برای اداره کشور با برقراری عدالت و پرهیز از تبعیض بود و هیچ فساد یا سوء استفاده‌ای در نهاد قدرت و دولت و یا دستگاه قضایی و غیره دیده نمی‌شد.

در دور دوم هم اقدامات و تلاشهای زیاد دولت‌ آقای هاشمی برای سازندگی در بخش‌های مختلف به ویژه در امور زیربنایی، رضایتبخش بود، هرچند پاره‌ای از محدودیت‌های سیاسی و اجتماعی و پیدایش گرایش‌هایی به سمت منافع شخصی با استفاده از فرصت‌ها و موقعیت‌ها و تورم ناشی از باز شدن اقتصاد، باعث کاهش آرای ایشان در دوره دوم گردید. این افت اعتماد عمومی با اقبال غیر قابل انتظار مردم به آقای خاتمی در دوم خرداد ۷۶ به نحو موثری جبران شد و بهترین دوره اداره امور کشور بعد از انقلاب با همه نارسایی‌ها و مانع تراشی‌ها در این دوره به ویژه از بعد رشد اقتصادی و تولید، توسعه سیاسی و ایفای نقش نهادهای مدنی و ارتقاء موقعیت و جایگاه بین‌المللی ایران رقم خورد. عملکرد دولت آقای خاتمی به گونه‌ای بود که مردم در دور دوم به ایشان رای بیشتری دادند، بهترین برنامه ۵ ساله کشور از نظر تحقق اهداف و رسیدن به رشد ۵.۶ درصد، برنامه سوم بود که در این دوره اجرا شد.

در مجموع درباره این دوره ۲۴ ساله می‌توان گفت، در مجموع، کشور در مسیر توسعه به نحو قابل قبول، عاقلانه و اصولی مدیریت می‌شد، هرچند نارسایی‌ها و ایرادات و اشکالاتی نیز داشت که می‌توانست نداشته باشد، اما فاجعه از سوم تیر ماه ۸۴ با انتخاب آقای احمدی نژاد آغاز شد. از اشتباهات و خطاهای استراتژیک و مهم بعد از انقلاب که به نقطه عطف بسیاری از مصائب و مشکلات کشور در ۲۰ سال گذشته مبدل گردید، به نظرم همین انتخاب بود. در پیدایش این رخداد چپ و راست هر دو سهیم بودند، اصولگرایان با حمایت از این معجزه قرن و ترجیح وی به بزرگانی چون مرحوم هاشمی رفسنجانی و اصلاح طلبان با اشتباهی که در کاندیدا شدن دو چهره اصلاح طلب یعنی دکتر معین و مهرعلی زاده، آن هم با تایید صلاحیت ‌توصیه ای، مقصر بودند؛ به گونه‌ای که حضور این دو نفر موجب ریزش بخشی از آرای آقای هاشمی و افتادن انتخابات به دور دوم و شکست ایشان گردید، مسئله‌ای که کاملاً قابل پیش‌بینی بود. اینجاست که خلاء وجود احزاب به خوبی حس می‌شود که اگر احزاب کارآمد می داشتیم، می‌توانست از پیدایش این خطاهای بزرگ و تخریبگر جلوگیری نماید.

۸ سال ریاست جمهوری احمدی نژاد با سوء تدبیرها و استفاده از بسیاری از مدیران ناکارآمد و ضعیف به ویژه در دور دوم و اتخاذ راهبردهای غلط و نادرست و کنار گذاشتن چشم انداز و برنامه چهارم و ایجاد تنش در تعاملات بین‌الملل با طرح هولوکاست و کاغذ پاره دانستن قطعنامه‌های شورای امنیت، آسیب‌های زیادی به سرمایه اجتماعی و اقتصاد کشور، اعتبار ایران و اعتماد عمومی زد و پایه بسیاری از مفاسد اقتصادی در این دوره گذاشته شد.

متاسفانه اتفاقات پر از سوال و ابهام در انتخابات سال ۸۸ و مسائل بعدی آن که برای آقایان موسوی و کروبی پیش آمد، موجب زدگی و بریدن بسیاری از جوانان از نظام و انقلاب گردید و جریان اداره امور کشور پس از آن، هر چند در مقاطعی به سمت بهبود رفت، ولی در مجموع نارسایی‌ها و ناکارآمدی‌ها تداوم یافته و شرایط اجتماعی، اقتصادی کشور و توجه به منافع ملی، سیر نزولی خود را ادامه داده است و متاسفانه از بسیاری فرصت‌های بهبود به خوبی بهره‌برداری نشد.

شرایط در این روزها به جایی رسیده که مشاهده می‌کنیم ترامپ با صدور یک دستور اجرایی بلند بالا انواع و اقسام تحریم‌های نظامی، امنیتی و اقتصادی جدید را با قلدری تمام که نشان از چهره واقعی استکباریش دارد، اعمال کرده و برای این ملت مظلوم و این کشور تاریخی و بالقوه قدرتمند و خط و نشان می‌کشد و همه کشورهای مرتبط و طرف معامله با ایران را برای برقراری هرگونه روابط، یا عقد قراردادی با ایران مورد تهدید قرار می‌دهد و هرگونه مذاکره‌ای را دشوار می‌سازد.

با حضور آقای پزشکیان در مسند ریاست جمهوری، توقعات و انتظارات زیاد و جدیدی شکل گرفت. ایشان هم در مناظرات و سخنرانی‌های انتخاباتی، وعده‌های زیادی برای اصلاح شرایط کشور و بهبود شرایط اقتصادی از جمله برقراری ارتباط سازنده با دنیا، از جمله اروپا و آمریکا و باز کردن فضای سرمایه‌گذاری خارجی با حذف تحریم‌ها در مذاکرات و پذیرش FATF و برجام مطرح کرد؛ ولی اتفاقات پیش‌بینی نشده و ناگوار، یکی پس از دیگری در منطقه رخ داد، از جمله ترور شهید هنیه، در فردای مراسم تحلیف، تا شهادت سید حسن نصرالله و سران حزب الله و سران حماس و بعد سقوط دولت بشار درسوریه و تبعات آن در چند ماه گذشته شرایط را برای پیشبرد برنامه‌ها و تعاملات با دنیا سخت و سخت‌تر کرد. تا انتخابات آمریکا و آمدن ترامپ به عنوان رئیس جمهور غیرقابل پیش‌بینی با سوابق خشن در تعامل با ایران و لغو یک جانبه تفاهمات برجام و اطلاعیه اخیرش که با تهدیدی جدی در مقابل هر نوع مذاکره، شرایط را بسی دشوارتر و مه آلود ساخته است.

در این شرایط آقای پزشکیان و دولتش با وضعیتی بسیار پیچیده تر از تیر ماه امسال، روبروست. از طرفی بخشی از اهدافش را نمی‌تواند انجام دهد و از طرف دیگر به دلیل ناکارآمدی‌های باقی مانده از قبل و در هم تنیدگی بحران‌های کشور، حل آنها به مراتب برای قوی‌ترین دولت‌ها هم سخت می‌نماید. بعضی بر این باورند که رئیس جمهور بر اساس نظراتش که: «اگر نگذارند و نتوانم در جهت اهداف و برنامه‌هایم اوضاع را بهبود بخشم استعفا می‌دهم»، الان باید به این قولش عمل کند و با این مسند خداحافظی کند، اما در واقعیتی که ایشان با آن روبروست، هرگونه خالی کردن صحنه، نوعی ترک صحنه و فرار از مسئولیت تلقی می‌شود و او باید بماند و با قدرت تلاش نماید و فداکارانه علیرغم همه مشکلات در صحنه، ثابت قدم و استوار به فعالیت خود ادامه دهد و با به کارگیری همه ظرفیت‌ها و امکانات کشور به ویژه نخبگان با انگیزه و مدیران توانمند و با پشتوانه و اعتماد مردم، بتواند مسائل عدیده کشور و مردم و اقتصاد را حل نماید.

البته در این شرایط انتظار می‌رود مقام رهبری دست دولت و رئیس جمهور را برای پیشبرد امور و رفع موانع با تفویض پاره‌ای از اختیارات در داخل و خارج، باز گذاشته و از ایشان در مقابل جناح‌های تندرو و افراطی و جلب مشارکت همکاری ایرانیان مقیم خارج از کشور حمایت‌های لازم را بنمایند، تا به لطف و عنایت الهی و همراهی و همدلی توأم با استمرار فداکاری مردم از این شرایط بسیار دشوار بتوان کشور را به سوی سربلندی و پیشرفت هدایت کرد.

* مدیر عامل انجمن بهره‌وری ایران


منبع

درباره ی nasimerooyesh

مطلب پیشنهادی

۴۲ پیامد رسانه‌های اجتماعی بر زندگی انسانی

طبق آخرین گزارش‌ها، در حال حاضر بیش از نصف جمعیت جهان، یعنی حدود ۴٫۸ میلیارد …

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ