بسم الله الرحمن الرحیم
انسان در دوره طفولیت خود به شدت فردگراست، نمی تواند مفهوم جمع را بفهمد، هر چند در جمع زندگی کند و از جمع نیز نفع می برد ولی به جز بهره مندی اش از جمع و دلتنگی هایش به دلیل نبودن در جمع، دیگر چیزی از جمع نمی فهمد. به تدریج که نیازهایش به جمع بیشتر و بیشتر می شود، مدرسه می رود در جمع دوستان قرار می گیرد، جمع فامیل را می بیند، جمع درست می کند، دیگر اصلا نمی تواند به جمع فکر نکند.
پیشرفت محسوس انسان از طفولیت به نوجوانی در داشتن این روحیه یعنی «روحیه جمع گرایی» بسیار مشخص و واضح است. به همین دلیل هم افراد به تدریج برای انجام کارهای معلوم و مشخصی جمع درست می کنند. خداوند به جمع هایی که در صدد انجام کاری بر می آیند، «قوم» می گوید. قوم ها اساسا بر مبناهای اعتقادی و باوری دور هم جمع می شوند و اگر هم چنین نباشد، مسائل باوری و اعتقادی در نحوه جمع شدنشان به شدت موثر است.
اگر انسان در این باره هشیار باشد می تواند در انتخاب جمع و جمعیت ها بهترین را انتخاب کند و اگر هشیار نباشد ممکن است در وادی حیرتی قرار بگیرد که به قسمتی از آن خارج شود.
بدین ترتیب، یکی از بهترین راه های خودشناسی، «قوم شناسی» است، هر کسی ببیند متعلق به چه جمع و چه جمعیتی است؟ و برای رسیدن به چه خواسته هایی از جمع ها بهره مند می شود؟
✍️احمدرضا اخوت