در پی ارتحال آیت الله ناصری، رضوان الله تعالی علیه، محمدرضا کائینی در صفحه شحصی خود به ابعاد و ویژگی های شخصیتی این عارف واصل اشاره نمود که در ادامه میخوانیم.
زنده یاد آیتالله حاج شیخ محمدعلی ناصری دولتآبادی –که دیروز روی از جهان برگرفت و رهسپار ابدیت گشت- در عداد عالمان عارفی است که تلاش ایشان برای سلوک و شهود، هرگز با عزلت گزینی و انقطاع از خلق جمع نشد! او از سرمایه معرفت خویش بهره گرفت، تا در دین و دنیا از خلق الله دستگیری کند. نامهای بزرگی که در زمره اساتید آن فرزانه نامور بودند، خود معرفِ دانش و بینش اویند، اعاظمی چون: سیدجمالالدین گلپایکانی، شیخعباس قوچانی، سیدمحمد رضوی کشمیری، سیدهاشم حداد و… در عرفان و آیات: امام خمینی، سیدعبدالهادی شیرازی، سیدمحمود شاهرودی، سید ابوالقاسم خویی، میرزا هاشم آملی و…در فقه و اصول. چنین شخصیتی آسان می توانست صرفا گوشه نشین باشد، جماعتی اقامه کند، نهایتا درسی بگوید و وجیه المله و جنت مکان بماند. اما وی علاوه بر مفاوضاتش برای عوام و خواص -که بسا را شیفته خویش ساخت- به بسا اقدامات رفاهی از قبیل تاسیس مراکز علمی و درمانی پرداخت و در این فقره نیز، فراوان گره گشایی نمود. در این موضوع چندان توقف نمیکنم، چه حاصل کار او در برابر دیدگان مردم اصفهان و ایران است، به ویژه روزهدارانی که سحر خویش را، به مواعظ آن بزرگ زینت می بخشیدند و مشام جان را، به شمیم یافتههایش معطر میساختند. سخن این وجیزه اما، در باب احساس تکلیف او در برابر فضای سیاسی کشور، پس از سال 1388 است. به شهادت اسناد، در تاریخچه سیاسی انقلاب و نظام تا پیش از آن مقطع نیز، نشانه هایی از آیت الله ناصری وجود داشت، اما وی با مشاهده وقایع پس از فتنه، بیتوجه به خوشایند یا بدآیند ابناء روزگار یا طعن طاعنان، به میدان آمد و در تبیین مکانت رهبری و لزوم توجه همگان به ویژه مبلغان دین بدان، سخنانی صریح و ماندگار مطرح ساخت. آن روحانی آگاه بر این باور بود که دشواریهای اداره کشور در این دوره، که تمامی معاندان اسلام و تشیع مترصد غبارآلود کردن صحنه و سپس فرود آوردن ضربه های پیاپی اند، اقتضا دارد که همگان تا سرحد امکان، از اختلاف و نزاع بپرهیزند و رهبری را در اداره شرایط کمک کار باشند. سخنان وی به دلیل شیخوخیت علمی و عملی، در فضای دینی اصفهان و کشور بازتابهایی نمایان داشت و برای بسیاری از مومنان، حجت شرعی قلمداد میشد و ایشان را از حیرت و تردید برون می آورد. بی تردید فقدان این چراغ فروزان برای اسلام، تشیع و نظام اسلامی، خسارتی بزرگ است که تنها لطف حضرت حق میتواند آن را جبران سازد. روحش شاد
این یادداشت در صفحه نخست روزنامه جوان، در روز شنبه پنجم شهریورماه درج شده است.