ورزشگاهها به خصوص استادیومهای فوتبال به دلیل انبوه جمعیتی که برای تماشای یک رخداد ورزشی در آن گرد میآیند، گاه آبستن وقایع یا نمایشگاه پدیدههای اجتماعی و فرهنگی میشوند؛ مانند مسابقه دو تیم پرطرفدار فوتبال کشور یعنی پرسپولیس تهران و تراکتورسازی تبریز که هفتم بهمنماه امسال برگزار شد.
در جریان این دیدار و قبل و بعد از آن، تصاویری از ورزشگاه آزادی به شبکههای اجتماعی سرازیر شد که کلکسیونی از هنجارشکنی و رفتارهای منافی عرف و اخلاق بود. در این میان، آنچه بیش از همه تاملبرانگیز مینمود، حضور برخی زنان هوادار فوتبال در بطن و متن این وقایع بود.
کارشناسان و پژوهشگران با توجه اتفاقات یادشده که برخی از آنها بارها در موارد مشابه تکرار شده، به واکاوی فرهنگ هواداری ورزشی پرداختهاند و همچنین چالشهایی که در این فرهنگ وجود دارد، چرایی آغشتگی این فرهنگ به ناسزا و خشونت و این که چگونه دامنههای منفی موجود در این فرهنگ را میشود کنترل و محدود کرد تا مانع تکرارش شد. علاوه بر این، چه پیشنهادها و راهکارهایی در این زمینه وجود دارد؟
پژوهش ایرنا در برنامه «تلاقی» با عنوان «واکاوی ناهنجاریهای فرهنگ هواداری ورزشی» با «مجید جلالی» مربی و کارشناس شناخته شده فوتبال و «مسعود اسدی نژاد جمالی» پژوهشگر حوزه جامعهشناسی هواداری ورزشی گفتوگویی داشت که بخش نخست آن تحت عنوان «هوادار، فوتبال را دوست دارد نه فوتبالیها را/ در ورزشگاهها پرخاشگری داریم تا اوباشگری!» انتشار یافت.
اسدی نژاد: سال ۹۴ در مسابقهای دیدم به یک ساندویچفروش بدون دلیل ساعتها فحش میدادند چون در حالت عادی نبودند. این رفتارها دلایل اجتماعی دارد و برای مهار آن روشهای اجتماعی، فرهنگی، انتظامی لازم است اما اول باید پدیده را شناخت و با واقعیت روبرو شد
در ادامه، بخش دوم و پایانی این میزگرد را از نظر میگذرانید:
اگر ما بتوانیم روی مساله پرخاشگری و کنترل خشم مدیریت کلان بکنیم، اتفاق مهمی رخ داده است
ایرنا: بر اساس پژوهش و مطالعاتی که در این حوزه انجام شده، تیتروار آنچه موجب وضعیت ورزشگاههای فوتبال میشود از احساس بیعدالتی تا رواج خشونت، مشکلات زیرساختی، فعالیت خردهفرهنگها و خردهگروههای تجزیهطلب یا حداقل قومیتگرا که در استادیومها میبینیم، محافظهکار بودن مدیران، لیدرهایی که خشونتافروزی میکنند و آلت دست افراد ورزشی و غیرورزشی میشوند، عنوان میشود. به نظر شما اینها چقدر سهم دارند؟ عوامل قابل ذکر دیگری هم وجود دارند؟
اسدی نژاد: قبل از پاسخ این نکته را هم اشاره کنم، ورزشگاههای ما که اکنون دچار این پدیده و وضعیت شدهاند، در مواردی بدون این که چهرههای باشگاهی، ورزشی یا انتظامی و سیاسی دخالت کنند؛ در مواردی تماشاگران به همدلی و همیاری هم رسیدهاند.
برای مثال زمانی که هادی نوروزی به رحمت خدا رفت، تمام مسابقات بعدی که باشگاه پرسپولیس چه میزبان یا میهمان بود، یک همدلی با این بازیکن و باشگاه پرسپولیس اتفاق افتاد. حتی رقیب سنتی یعنی استقلال و تماشاگرانش یک دقیقه بازی را متوقف کردند و شعارهایی داده شد و هنوز هم گاه به یاد هادی نوروزی یا پورحیدری و حجازی شعارهای گرامیداشت سر داده می شود. حتی از سوی تماشاگران تیمهای رقیب.
اگر بخواهیم مساله ورود زنان به ورزشگاه را بررسی کنیم، بازی پرسپولیس سپاهان با رای کمیته انضباطی فقط خانمها به ورزشگاه نقش جهان رفتند. آیا ما با چنین پدیدهای مواجه شدیم که در بازیهایی که آقایان فقط میرفتند وجود داشت؟ باید گفت بله باز هم فحاشی وجود داشت. مساله و مشکل ما اول پرخاشگری است در دعوا اول فحش میدهند وسپس همدیگر را کتک میزنند، اول که سنگ نمیزنند.
اگر ما بتوانیم روی فاکتور پرخاشگری و کنترل خشم مدیریت کلان بکنیم اتفاق مهمی رخ داده است.
شبکه ورزش چقدر در توضیح و تشریح فرهنگ هواداری برنامه داشته است؟
به زعم بسیاری از جامعهشناسها و همانطور که شما گفتید و استاد گفتند چهار ابزار فرهنگی در این حوزه وجود دارد؛ اول بحث رسانه که یکی از مهمترین ابزارهای فرهنگی به شمار میرود، دوم کار فرهنگی صداوسیما، سوم رسانههای باشگاهی و چهارم مدیریت افکار عمومی در بُعد کلان. صداوسیما از لحاظ امکانات و از لحاظ توزیع و میزان شبکههایی که دارد بسیار مهم است اما برای مثال شبکه ورزش چقدر برنامه در توضیح و تشریح فرهنگ هواداری داشته است؟
ایرنا: شما در تحقیقات میدانی به موارد زیادی برخورد کردهاید که به برخی اشاره کردید ولی انگار از ما محافظهکارتر هستید و برخی را نمیگویید. بگویید همراه با چه باید کردها مثلا مصرف مشروبات الکلی را چرا نمیگویید؟
اسدی نژاد: ما در اطراف ورزشگاه آزادی شبها که بازی تمام میشد یا پیش از بازی گاهی میدیدیم که برخی از هوادارها درآنجا به اصطلاح به سلامتی تیمهایشان مشروب مصرف میکردند یا از مواد مخدر استفاده میکردند.
بنده در خروجی تونل شش و هشت روبروی جایگاه اگر اشتباه نکنم، میخواستم بروم آنقدر بوی ماریجوانا حس کردم که حالم بد شده بود. زیرا در داخل تونل محیط هم بسته است و حتی یادم میآید لیدرهای باشگاه و چند هوادار بر اثر مصرف مواد مخدر و نداشتن حالت عادی موجب تحریک دیگران میشدند.
جلالی: ورود زنان به ورزشگاهها قطعا فرصت است. باید کاری کرد که خانوادهها بتوانند در ورزشگاه کنار هم قرار بگیرند و به اتفاق و مجاور هم مسابقه را مشاهده کنند
چون با هدف خالی کردن خودشان به ورزشگاه میآیند، میگویند برویم فحش بدهیم و بیدلیل داد بزنیم
در یکی از همین مسابقات یک نفرشروع کرد به کشیدن گرس (ماریجوانا) و بعد به لیدر تعارف کرد. لیدر گفت آقا ولم کن! من میخواهم تیم برنده شود برو آن طرف بکش! ولی خب داستان ادامه پیدا کرد و دست به دست شد! یک سری افراد به خاطر تنوع قشری دچار این پدیدهها میشوند و چون با هدف خالی کردن خودشان به ورزشگاه میآیند، میگویند برویم فحش بدهیم و بیدلیل داد بزنیم. سال ۹۴ مشاهده کردم به یک ساندویچفروش بدون دلیل ساعتها فحش میدادند چون در حالت عادی نبودند. این رفتارها دلایل اجتماعی دارد و برای مهار آن روشهای اجتماعی، فرهنگی، انتظامی لازم است اما اول باید پدیده را شناخت و با واقعیت روبرو شد.
ایرنا: با توجه به کش و قوسهای فراوان و فشارهای فیفا، سرانجام ورود بانوان به ورزشگاه صورت گرفت این حضور به نظر میآید ناهنجاریها را نه بهتر کرده است و نه بدتر. شما این قضیه را برای بهبود اوضاع، تهدید میبینید یا فرصت؟
جلالی: قطعا فرصت! بیش از چهل سال اجازه ندادهاند بانوان به استادیوم بیایند؛ این مانند یک فنری است که هر چه فشار بدهی و نگه داری، هر روزی که دستت را برداری به لحاظ زمان طولانی قبلی فوران میکند و اکنون در این مرحله هستیم. باید صبوری کنیم، سواد هواداری را بالا ببریم و باید کاری کرد که خانوادهها بتوانند در ورزشگاه کنار هم قرار بگیرند و به اتفاق و مجاور هم مسابقه را مشاهده کنند. فراهم کردن جایگاه خانوادگی کار دشواری نیست.
فراهم کردن جایگاه خانوادگی در ورزشگاهها کار دشواری نیست
ایرنا: به نظر شما چهرههای شاخص ورزشی، اجتماعی، سیاسی و انتظامی چقدر در این وضعیت مقصرند؟
اسدی نژاد: بحث مرجعیت اجتماعی واقعا تاثیرگذار است. بنده بسیاری از بازیکنان به خصوص بازیکنان دو تیم اصلی و پرهوادار کشور را میدیدم که در برنامه تلویزیونی با ادبیات نامناسبی رجزخوانی میکنند.
مدیریت افکارعمومی توسط نهادها و رسانهها یک سهضلعی است که هیچ کدام نقش خود را به خوبی ایفا نمیکنند. نکته خوبی که آقای جلالی اشاره کردند این است که چرا زنان ازمردان جدا باشند؟ باید یک بستری فراهم بکنید برای جایگاه خانوادهها.
ورزشیها کارهای نیستند که در حوزه اجتماعی بتوانند اثرگذار باشند
ایرنا: آقای اسدی قبل برنامه گفتند برای اظهارنظر در این موضوع، آقای جلالی بهترین فرد در عرصه ورزش است ولی ایشان هم کار زیادی انجام نداده اند!
جلالی: اتفاقا بحث ما همین بود. اصلیترین ریشه موضوع را مسائل اجتماعی میدانیم در حالی که در این زمینه ما کارهای نیستیم وکاری نمیتوانیم بکنیم. الان هم راهکارهایی که ارائه میدهیم، راهکارهای بسیار سطحی در حوزه ورزش است. مگر من و امثال من در حوزه اصلی که اجتماعی است چه کاره هستیم که بتوانیم اثرگذار باشیم؟
اسدی نژاد: اگر باشگاهی کار فرهنگی نمیکند قطعا وزیر ورزش، رئیس فدراسیون فوتبال، کمیسیون فرهنگی مجلس، آموزش و پرورش و صداوسیما بیشتر از همه مقصرند چون کار فرهنگی توسط نهادهای فرهنگی صورت میگیرد
لایههای اجتماعی به سه دسته اصلی تقسیم میشوند؛ سیاستگذاران اصلی و راهبردی، سیاستگذاران میانی که برای فرهنگ مردم، برای اقتصاد، برای استادیومها و دیگر محلها سیاستگذاری میکنند و لایه تبعی که فقط تبعیت میکنند. البته که ما جزو لایه تبعی جامعه هستیم و فقط تبعیت میکنیم.
اسدی نژاد: واقعا بحث چهرههای شاخص مهم است اما نمیتوانیم از یک نفر انتظار داشته باشیم؛ جامعه ما یک زمانی در معرض یک تعداد محدودی چهره شاخص بود اما با آمدن رسانهها و شبکه های اجتماعی، جامعه در معرض طیف وسیعی از چهرههای شاخص قرار گرفته و باعث شده شخصی که اصلا بازیگر نیست، مثلا یک میلیون فالور داشته باشد و حالا هر کاری هم بخواهد انجام میدهد.
افکارسنجیهای سال ۹۶ نشان میداد حدود ۶۰ درصد جامعه ایران موافقند که زنان به ورزشگاه بیایند
در بحث ورود زنان به ورزشگاه نظرسنجی مرکز افکارسنجی در سال ۹۶ نشان میدهد که حدود ۶۰ درصد جامعه ایران موافقند که زنان به ورزشگاه بیایند. سال بعد پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در سطح تهران نظرسنجی میگذارد که همین سوال را از مخاطبان تهرانی میپرسد. ۶۵ درصد مردان آن جامعه آماری موافقند و ۵۸ درصد زنان؛ یعنی زنان نسبت به مردها خودشان کمتر موافق ورود زنان به ورزشگاه بودند؛ نه این که دوست نداشته باشند. به خاطر بحث امنیت خاطر و ترس بود که از محیط ورزشگاه برای آنها ایجاد شده بود. سپس از آقایانی که موافقت کرده بودند، پرسیده بودند چقدر حاضرید با خانم، خواهر و مادر خودتان بروید در محیط ورزشگاه؟ باز حدود ۶۰درصد گفته بودند که ما حاضریم چون میخواستند این برچسب را که به خاطر مردها ورزشگاه ناامن است از خود بردارند. حالا شما فکر کنید هزاران عامل وجود دارد که ورزشگاه ما به یک محیط ناامن تبدیل شود.
اگر باشگاهی کار فرهنگی نمیکند قطعا وزیر ورزش، رئیس فدراسیون فوتبال، کمیسیون فرهنگی مجلس، آموزش و پرورش و صداوسیما بیشتر از همه مقصرند چون کار فرهنگی توسط نهادهای فرهنگی صورت میگیرد. به سطح برنامهسازی فوتبالی ما دقت کنید. ما به کجا رسیدیم؟ یکی از دلایل اصلی خشونت و تحریک هواداران، گزارشگرهای بازیها هستند؛ هم گزارشگران تهرانی و هم شهرستانی.
از دلایل اصلی خشونت و تحریک هواداران، گزارشگرهای بازیها هستند؛ هم گزارشگران تهرانی و هم شهرستانی
بازی پرسپولیس یا استقلال با تیم شهرستانی را دقت کنید؛ کارشناس فقط تیم تهرانی را تحلیل میکند و گزارشگر شبکه استانی هم برعکس عمل میکند. حتی پیشکسوتان تیم های تهرانی بیشتر از پیشکسوتان دیگر تیم ها در برنامهها حضور دارند. خلاصه این که برنامهسازی مسئولانه نیست.
ایرنا: خواهش میکنیم از دو بزرگوار که به ترتیب راهکارها و مهمترین پیشنهادهای خودتان را در این زمینه ارائه بفرمایید.
جلالی: در کشور ما رئیسجمهور که عوض میشود به فاصله یک سال تمام مدیران باشگاه تغییر میکنند. این یعنی فوتبال در اختیار فوتبال نیست
جلالی: آن چیزی که ما به عنوان راهکار عرض میکنیم، موضوعات سطحی در حوزه فوتبال است یعنی چون ما نمیتوانیم به آن موضوعات که عمیق و اساسی و اجتماعی است چندان ورود کنیم پس راهکارهای را فوتبالی که به ذهنمان میآید بیشتر بیان میکنیم.
اول این که به هواداران هویت بهتری بدهیم، به آنها احترام بگذاریم و به آنها جایگاه و شأن در خور بدهیم. دوم این که رانتها برداشته شود و فوتبال در اختیار فوتبال باشد. در کشور ما رئیسجمهور که عوض میشود به فاصله یک سال تمام مدیران باشگاه تغییر میکنند. این یعنی فوتبال در اختیار فوتبال نیست.
به هواداران هویت و شخصیت بدهیم، به آنها احترام بگذاریم و رانتها را برداریم
راهکارهای تربیتی در تمام این سالها صرفا از طریق تنبیه بوده در حالی که ما باید اولویت را به راههای تشویقی و ایجابی بدهیم؛ مثلا ما میتوانیم ناظرانی بفرستیم به استادیومها که فرم پرکنند. ناظرها در فضای استادیوم میان هوادارها باشند. پایان فصل مثلا درباره تیم نساجی میگوییم به لحاظ این که تیم امتیاز بالای هواداری به دست آورده، بنابراین ما به احترام این تماشاگر، تمام این فنسهای دور زمین را برداریم چون به جایی رسیدهاند که هیچ نیازی به این فنسها نیست. ببینید شما باید به هوادار بها بدهید و احترام بگذارید؛ وقتی این فنسها بالاتر میرود و تنبیهها بیشتر میشود؛ جدا کردنها و محدودیت ها بیشتر میشود؛ در نتیجه ناهنجاریهای رفتاری هم بیشتر میشود. این همه سال مگر این مربیها و بازیکنان و هواداران را کم جریمه کردهاید؟ حداقل در کنار جریمهها این روشها را هم آزمایش کنیم.
به هوادار هویت و شخصیت بدهیم. وقتی هوادار میخواهد مثلا از کرج بیاید ما رفت و آمدش در سرما و گرما را پیشبینی نمیکنیم و در پایان در اتوبان رها میشود، ما چه توقعی داریم؟ یا مثلا میآید در استادیوم سرویس و تغذیه درست ندارد. در بلیت فروشی با آنها همکاری نمیشود یا بلیت دارد ولی صندلی گیرش نمیآید.

بلیتفروشی و تبلیغات به باشگاهها سپرده شود
در حین رفت و آمد با پخش موزیک ملایم میتوانیم به هوادار آرامش بدهیم. بلیتفروشی و تبلیغات به باشگاهها سپرده شود؛ باشگاه بهتر میتواند هوادار را تکریم کند.
ذکر این نکته هم مهم است؛ هرم توده را در نظر بگیرید، سطح وسیع پایین هوادارانند. بالاتر میشود بازیکنها، مربی، مدیر و باشگاه. حالا ما این ترمیم رفتاری و این آموزش را باید از بالا به پایین شروع کنیم یا از پایین به بالا؟ به نظر من این سوال اساسی است چون الان بیانیه میدهند برای این که هواداران را راضی نگه دارند. در حالی که برای تربیت از بالا به پایین باید اقدام شود.
میخواهیم هوادار تربیت کنیم در حالی که هنوز مربیهایمان تربیت نشده و بازیکنان و مدیران باشگاهها و رسانه تربیت نشدهاند و این امکانپذیر نیست. وقتی میگوییم فوتبال در اختیار فوتبال نیست یک دلیل دیگرش این است که مثلا مشاهده میکنیم طرف هزار میلیارد تومان هزینه میکند اما در پایان سال صد میلیارد هم از فوتبال نمیتواند ببرد. این وضع را که آسیبشناسی میکنید به رانت و مسائل غیرفوتبالی و انواع ضدارزشها میرسید که ارزش جلوه داده شدهاند؛ در حالی که تمام راههای مشروع درآمدزایی در فوتبال را قوانین به روی شما بسته است.
اسدی نژاد: محرومیت از مزایای اجتماعی در حقوق یک شیوه کنترلگری است نه شیوه برخوردی. شما هوادار خانم خطاکار را نباید بازداشت کنید، باید محرومش کنید
ضرورت نصب دوربینهای نظارتی در ورزشگاهها و اجرای درست نشستن در صندلی مشخص
ایرنا: آقای اسدی نژاد اگر نکته پایانی در بخش راهکار دارید بفرمایید؟
اسدی نژاد: وقتی شما در طرح ترافیک وارد میشوید هزاران دوربین ثبت میکنند. در اتوبانها میروید هزاران دوربین کنترل سرعت ثبت میکنند. یکی از راهکارها، نصب دوربینهای نظارت و اجرای درست نشستن در صندلی مشخص است.
ایرنا: انگار در نپذیرفتن این راهکار، یک لجاجت و اصراری وجود دارد. دلیلش را لابد شما بهتر میدانید.
اسدی نژاد: ما بلیت میخریدیم مثلا زده بود جایگاه شش، ردیف هشت و صندلی چهار. میرفتید و میدیدید چهل و دو نفرآنجا هستند و مجبور بودیم جای دیگر برویم. بعد یکی از این وضع عصبانی میشود و یک ترقه میاندازد وسط زمین، کسی هم چه میداند او کیست؟ بلیتفروشی را درست نمیکنیم بعد انتظار داریم هواداران آرامش داشته باشند!
راهکارهای تربیتی در تمام این سالها صرفا از طریق تنبیه بوده در حالی که ما باید اولویت را به راههای تشویقی و ایجابی بدهیم
محرومیت از مزایای اجتماعی در حقوق یک شیوه کنترلگری است نه شیوه برخوردی. شما هوادار خانم خطاکار را نباید بازداشت کنید، باید محرومش کنید. حالا چند سال دارد، کجا بوده، چطور بزرگ شده هزار عامل باعث شده آن لحظه رفتاری انجام دهد. به جای برخورد، محرومیت عامل موثری است.
اگر دیده باشید، برخی استادیومها در جهان شیشه دارند. جایگاه افرادی را که بیشتر به پرخاشگری رو میآورند با شیشه محصور میکنند. میدانید چرا این کار را میکنند؟ برای این که فحش را دوربینها ضبط نکنند؟ خیر برای این که به او بگویند تو در جمعی قرار داری که محدود است و بقیه مثل شما نیستند. فحش را نه دوربینها و نه بازیکنان نشوند. در مجموع محیط ورزشی مناسبی درایران وجود ندارد.
جلالی: وقتی هوادار میخواهد مثلا از کرج بیاید ما رفت و آمدش در سرما و گرما را پیشبینی نمیکنیم و در پایان در اتوبان رها میشود، ما چه توقعی داریم؟ یا مثلا میآید در استادیوم سرویس و تغذیه درست ندارد
راهکار دیگر، استفاده از جامعهشناسان فرهنگی و ورزشی است؛ برای هر شهری در بحث مدیریت فرهنگ هواداری مختص آن شهر چندین پژوهش انجام شده است. به عقیده من حالا اگر شما در فدراسیون هستید یا در باشگاه، باید توجه کنید که در دانشگاه رشته جامعهشناسی ورزش داریم؛ هم در دانشگاه تهران و دانشکده علوم اجتماعی این رشته را دارند و هم در دیگر شهرها. ما جامعهشناسان ورزشی خوبی در کشور داریم. در بحث معاونتهای فرهنگی باشگاه و روابط عمومیها، استادان خوب و پژوهشگاه حوزه علوم رسانه و علوم ارتباطات اجتماعی داریم. فوتبالیها نمیتوانند یک سری مسائل را درک کنند؛ این کار این دوستان تحصیل و کارکرده است.
باشگاهها جامعهشناسان ورزشی را به عنوان مشاور فرهنگی اجتماعی استخدام کنند
همان طورکه شما وقتی سرما میخورید به پزشک مراجعه میکنید و دکتر دارو تجویز میکند؛ جامعهشناس هم میتواند یک سری راهکار ارایه بدهد. استادان دانشگاههای تهران، شهید بهشتی، اصفهان، تبریز، مازندران و دیگر نقاط، جامعهشناسان خیلی خوبی هستند. همه جای کشور استادان و دانشجویان و فارغالتحصیلان علوم اجتماعی و جامعهشناسی خوبی داریم. باشگاهها باید اینها را تحت عنوان مشاور فرهنگی اجتماعی استخدام کنند؛ نه این که حتما مدیرشان کنند بلکه از محضرشان استفاده کنند. چون فرهنگ هر ناحیه با فرهنگ ناحیه و شهر دیگر متفاوت است، توجه به این تفاوت و ریزهکاریها بسیار مهم است.
ما نوع درگیری و پرخاشگریمان در تبریز و اصفهان و خوزستان یکی نیست. در زمان کرونا که ورزشگاهها خالی بود به مدت حدود دو سال یا بیشتر فرصت داشتیم که روی این حوزه کار کنیم اما هیچ کدام از نهادهای فرهنگی رسانهای و باشگاهها به این موضوع فکر هم نکردهاند.
در بحث آخرم هم خدمت شما عرض بکنم که رسانه باشگاههای ما با تیترشان و رسانههای اجتماعی باشگاهها با پستهایشان همدیگر را تحریک میکنند و این حرفهای نیست؛ کری بخوانند ولی بیاحترامی نتیجه بدی دارد. به قومیتها و زبانهای مختلف نباید توهین شود؛ چه فارس یا ترک و لر و دیگر اقوام. جرقه انتقامگیری در ورزشگاه در مواردی از این پست و تیترها زده میشود. باید بگوییم که بیایید و تیمتان را محکمتر تشویق کنید ولی تخریب دیگران خیر چون عواقب وخیمی دارد.
ایرنا: خیلی ممنون از دوستان که از فرمایشاتشان استفاده کردیم. امیدوارم مخاطبان از این بحث راضی باشند. سعی کردیم در محضر دو بزرگوار چالشها و مخاطرات موجود و همچنین راهکارهای دوستان را که نتیجه تجربیات و مطالعاتشان در حوزه هواداری ورزشی است در فرصت کوتاهی در اختیار مخاطبان قرار بدهیم.
منبع