به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا ماهنامه «فکه» در دویست و شصت و یکمین شماره علاوه بر رویدادهای پیروزی انقلاب، پرونده ویژه خود را به سردار شهید سعید علیدادی اختصاص داد؛ شهیدی که در ۱۳ بهمن سال گذشته بر اثر حمله جنگندههای رژیم صهیونیستی در حومه شهر دمشق به شهادت رسید.
مطالب ماهنامه فکه درباره این شهید به شرح زیر است:
- دعای مستجاب؛ گفت و گو با غلام عباس علیدادی و بتول پناهی پدر و مادر شهید
- تو که شهید نمی شوی؛ گفت و گو با نجمه سادات میرطبایی، همسر شهید
- قرار بی قرارها؛ گفت و گو با اشرف علیدادی، خواهر شهید
- رفیق ترین برادر؛ گفت و گو با علی علیدادی برادر شهید
- سعید همیشه سعید بود؛ گفت و گو با امیرحسین ایروانی همرزم شهید

در این شماره از مجله «فکه» همزمان با ایام الله دهه فجر مطالبی همچون یک انقلاب متفاوت؛ مقایسه انقلاب ایران با سایر انقلاب های دنیا، توهم یا واقعیتی چهل ساله؛ واکاوی و تبیین برخی از چالش های ملت و نظام از آغاز تا کنون، بیماردلانی به نام غرب گرایان؛ بررسی آسیب های غرب گرایی در جامعه، ابعاد جدید صدور انقلاب؛ نگاهی به صدور انقلاب در ابعاد اعتقادی، فرهنگی و سیاسی و همچنین مقاله ای با عنوان خطر تحریف؛ ردپای جریان تحریف انقلاب تاکنون منتشر شده و به مناسبت سالروز شهادت آیت الله سیدمحمدرضا سعیدی مطلبی با عنوان روحانی مجاهد به چاپ رسیده است.
چریک شیدا؛ خلاصه ای از زندگی سردار شهید مجید بقایی فرمانده قرارگاه کربلا، چراغی که حسن باقری روشن کرد؛ خاطره گویی سردار فتح الله جعفری از فرماندهان دوران دفاع مقدس، فلسطین و نبرد عقیده از زهره علیعسگری، غزه برای ماندن؛ درباره رمان خار و میخک نوشته شهید یحیی سنوار و مقاومت یمن؛ شناختی اجمالی درباره یمن و جایگاه آن در جبهه مقاومت از دیگر مطالبی است که در این شماره منتشر شده است.
علی حسین پور در سرمقاله ماهنامه «فکه» نوشت: نوجوانی من و خیلی از هم سن هایم مصادف شده بود با روزهایی که قرار بود سرنوشت یک کشور از سختی ها و زشتی ها و بی عدالتی ها و هزاران «و» دیگر به روزهای روشن و سفید و نابودی ظلم و فساد رقم بخورد؛ روزها و شب هایی که برای محقق شدن آینده ای روشن خون های زیادی برایش داده شده بود. انسان های زیادی زندان و شکنجه شده بودند و آن قدر در این مسیر مقدس، جوانان دانشجو و طلبه و بازاری سال ها خون دل خورده بودند تا ثمره آن درخت نونهال را بچشند.
وی افزود: این قصه ای که برای تان در چند جمله آتی مشق می کنم واقعیتی انکارناپذیر است و که باید به ابعاد آن از زاویه های مختلف هندسی نگاه کرد و تا عمق آن رفت و دست پر برگشت و شاهد آن بود که چه انسان هایی در گذرگاه رسیدن به هدف، چه خون دل ها خوردند و سفاکان چه خون ها که بی گناه ریختند.
منبع