به گزارش خبرنگار دفاعپرس از هرمزگان، لحظات حساس مذاکره برای بخشش در آستانه اجرای حکم در پروندهای که نزدیک به سه سال در مسیر اجرای حکم قصاص قرار داشت، در یکی از روستاهای بندرعباس سرانجام به نقطهای رسید که تصمیم نهایی باید گرفته میشد؛ زندگی یا مرگ. در حالی که محکوم به قصاص در سلول انفرادی، چشمانتظار صبحی تلخ و سرنوشتساز بود، آخرین تلاشها برای ایجاد صلح و سازش ادامه داشت.
عارف اکبری، دادستان بندرعباس، که شخصاً در جلسات مذاکره حاضر شده بود، از پیگیری مستمر قضات اجرای احکام، شورای حل اختلاف و مددکاران زندان خبر داد. او توضیح داد که این پرونده پس از سه سال و برگزاری جلسات متعدد، به شب اجرای حکم رسیده بود، اما در آخرین لحظات و پس از ساعتها مذاکره فشرده، اولیای دم تصمیم به بخشش گرفتند.
مطالبه اصلی اولیای دم، مبلغی برای دیه بود که در نهایت با توافق طرفین به ۲ میلیارد تومان رسید. این مبلغ پس از مذاکرات طولانی و تلاشهای فراوان برای جلب رضایت خانواده مقتول تعیین شد.
۲۴ مورد بخشش قصاص در سال جاری؛ فرهنگ گذشت در هرمزگان
این بیستوچهارمین پرونده قصاص در هرمزگان بود که در سال جاری به صلح ختم شد. دادستان بندرعباس ضمن قدردانی از این اقدام انسانی، تأکید کرد که گذشت از قصاص اقدامی مورد تأکید در آموزههای دینی و اخلاقی است.
او همچنین با اشاره به تأکیدات رئیس قوه قضاییه و رئیس کل دادگستری هرمزگان، خاطرنشان کرد که استفاده از ظرفیتهای مردمی، چهرههای بانفوذ و صاحبان کلام، یکی از مؤثرترین روشها در جلوگیری از اجرای احکام قصاص و ترویج فرهنگ بخشش است.
ابعاد قانونی؛ آزادی یا مجازات جایگزین؟
یکی از سؤالات مهم در این پرونده، سرنوشت فرد محکوم پس از اعلام گذشت اولیای دم است. بر اساس قانون، با اعلام رضایت اولیای دم، جنبه خصوصی جرم منتفی میشود، اما جنبه عمومی قتل همچنان باقی است. به گفته دادستان بندرعباس، در چنین مواردی قاتل به ۳ تا ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم خواهد شد.
قصاص یا گذشت؟
پروندههای قصاص همیشه از پیچیدهترین و احساسیترین پروندههای قضایی هستند، زیرا در آنها، دو خانواده قربانی یک حادثه میشوند؛ یک خانواده عزیزش را از دست داده و خانواده دیگر، یکی از اعضایش را در آستانه مرگ میبیند.
بخشش در چنین پروندههایی، نه تنها جان یک فرد را نجات میدهد، بلکه تأثیرات عمیقی بر جامعه دارد. از یکسو، روحیه انتقام را کاهش میدهد و از سوی دیگر، امید به اصلاح و تغییر را زنده نگه میدارد.
با این حال، بخشش نیازمند یک سازوکار حمایتی و انگیزشی است. در این پرونده، تلاشهای دستگاه قضایی، شورای حل اختلاف و بزرگان محلی نقش کلیدی در متقاعد کردن اولیای دم داشتند. اما آیا در همه پروندهها، امکان سازش وجود دارد؟
دو نکته مهم در این پرونده:
1. نقش میانجیگری: بدون پیگیری مستمر و جلسات مذاکره، احتمال وقوع این بخشش بسیار کم بود. این نشان میدهد که فرایند صلح و سازش باید بهعنوان یک راهکار دائمی در دستگاه قضایی مورد توجه باشد.
2. تضمین پرداخت دیه: در بسیاری از پروندههای مشابه، خانوادههای مقتول در ازای گذشت، مطالبه مالی دارند. ایجاد صندوقهای حمایتی یا مشارکت خیرین در این حوزه میتواند تأثیر بسزایی در ترویج فرهنگ بخشش داشته باشد.
درسهایی از یک بخشش تاریخی
پروندهای که میتوانست با اجرای قصاص پایان یابد، در نهایت با تصمیم اولیای دم به بخشش، وارد مسیر جدیدی شد. این اقدام نه تنها جان یک انسان را نجات داد، بلکه بار دیگر ارزشهای گذشت و کرامت انسانی را به نمایش گذاشت.
اکنون، این پرسش مطرح است که چگونه میتوان با تقویت سازوکارهای صلح و سازش، زمینه را برای کاهش خشونت و حلوفصل اختلافات از طریق گفتگو فراهم کرد؟ بدون شک، این پرونده یک نمونه موفق از نقش سازنده میانجیگری و ظرفیتهای مردمی در حلوفصل دعاوی کیفری است.
در پایان، باید از همه کسانی که برای این صلح تاریخی تلاش کردند، قدردانی کرد. دادگستری هرمزگان، شورای حل اختلاف، مددکاران زندان و خانوادههایی که تصمیم گرفتند بخشش را جایگزین انتقام کنند، نشان دادند که عدالت، تنها در قصاص خلاصه نمیشود.
گزارش: هونیا صادقی
انتهای پیام/
منبع