گروه بینالملل دفاعپرس: در حالی که چند ماه بیشتر نیست «دونالد ترامپ» به عنوان رئیس جمهور جدید آمریکا وارد کاخ سفید شده، سیاست «فشار حداکثری» را علیه جمهوری اسلامی ایران در دستور کار خود قرار داده است. ترامپ، همانند دور نخست ریاست جمهوری خود پیشنهادات مشابهی را برای مذاکره با کشورمان مطرح کرده که جمهوری اسلامی ایران همانند دوران نخست ریاست جمهوری او، آن را به دلیل زیاده خواهیها و دشمنی آشکار با کشورمان رد کرده است.
برای درک و فهم هرچه بهتر رد کردن قابل پیشبینی درخواست استعمارگونه و ظالمانه آمریکا با جمهوری اسلامی ایران باید در ابتدا معنی و مفهوم مذاکره، به خصوص مذاکره عادلانه و صادقانه را بررسی کنیم. همانگونه که از نام آن پیداست، مذاکره بین دو طرف یا دو کشور اصول و قواعد مشخص و معینی دارد که شفافیت و صداقت در کنار احترام متقابل و حفظ عزت مخاطب از ارکان اصلی آن است. بر همین اساس، پیرامون مذاکره بین ایران و آمریکا، ذکر این نکته لازم و ضروری است که در شرایطی که با فشار و تهدید همراه باشد، اساساً بیمعنی تلقی میشود.
در واقع باید گفت که دلیل این موضوع هم آن است که مذاکره واقعی و عزتمند بین دو کشور ایران و آمریکا نیازمند فضایی مبتنی بر اعتماد متقابل، احترام و برابری است. موضوعی که به هیچ عنوان در تاریخ دیپلماسی آمریکا به عنوان یک کشور استعمارگر به چشم نمیخورد، زیرا دولتمردان این کشور هیچگاه در جریان مذاکرات خود با کشورهای دیگر رعایت دو اصل مهم و تعیینکننده شفافیت و صداقت را رعایت نمیکنند.
بر همین اساس، «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا در شرایطی درخواست مذاکره با ایران را اعلام کرده که به صورت همزمان سیاست فشار حداکثری را علیه کشورمان به اجرا گذاشته است و تحریمهای جدیدی را علیه ایران به اجرا گذاشته است. آمریکا در دوره جدید ترامپ، صنعت نفت کشور و صادرات آن را به صورت مستقیم هدف قرار داده و سعی دارد تا مانع از صادرات و فروش نفت توسط کشورمان به کشورهای دیگر شود.
البته آمریکا سابقه سیاهی در ارتباط با ایران دارد و اگر نگاهی به کارنامه عملکرد دولتمردان مختلف آمریکا علیه کشورمان از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تا امروز داشته باشیم با انبوهی از دلایل سیاسی، اقتصادی و نظامی روبهرو میشویم که خروج آمریکا از برجام در دوره نخست ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» یکی از آخرین آنها بوده است.
ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوری خود که با توجه به سن او آخرین دوره ریاست جمهوری او در آمریکا خواهد بود، همزمان با پیش کشیدن باب مذاکره با ایران تهدید کرده در صورتی که تهران پای میز مذاکرات حاضر نشود، ایران را تحت شدیدترین تحریمهای اقتصادی قرار داده و حتی پای خود را از آن هم فراتر گذاشته و کشورمان را به حمله نظامی و بمباران تاسیسات هستهای تهدید کرده است.
چند روز قبل هم که ترامپ با ادعای ارسال نامهای برای امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران بازی جدیدی را علیه کشورمان آغاز کرده و به دنبال آن است که علاوهبر انداختن توپ مذاکره به زمین ایران، برای به انزوا کشاندن ایران در افکارعمومی جهان تلاشهای خود را گسترش بدهد. ضمن اینکه ترامپ دنبال آن است که از ایران چهرهای مخالف دیپلماسی و راهحلهای صلحآمیز ترسیم کند.
اما موضوع مهمی که اینجاست این است که «دونالد ترامپ» خواسته یا ناخواسته با این نامهنگاری خیالی و واهی خود، ضمن اینکه در تلاش جدید خود در مقصر نشان دادن ایران در عدم توافق با آمریکا را شکست خورده، در ترسیم چهرهای ضد صلح و جنگ طلب نیز ناکام مانده است. زیرا سخنان و اظهارات ضد و نقیض پیرامون این نامه که به اذعان برخی از مقامات کاخ سفید هنوز به ایران ارسال نشده بر تبلیغاتی بودن این نامه خیالی و غیرواقعی صحه گذاشته است.
از طرف دیگر آمریکا در شرایطی که در تحریمهای جدید خود علیه ایران بیش از ۳۰ کشتی و فرد ازجمله رئیس شرکت ملی نفت ایران را هدف قرار داده است که «سید عباس عراقچی» وزیر امور خارجه کشورمان در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک با «سرگئی لاوروف»، همتای روس خود که به تهران سفر کرده بود، گفت: «تا زمانی که این سیاست فشار حداکثری ادامه داشته باشد، هیچ امکانی برای مذاکرات مستقیم بین ما و ایالات متحده درباره مسئله هستهای وجود نخواهد داشت.»
و در آخر، «دونالد ترامپ» از زمانی که به کاخ سفید آمده بارها ازعلاقه خود برای توافق با جمهوری اسلامی ایران سخن گفته ولی این سخنان او در برابر سیاست «فشار حداکثری» نشان از نفاق و دورویی رئیس جمهور آمریکا در برخورد با کشورمان دارد و تا زمانی که مسئولان و سردمداران این کشور به سیاست خصمانه و دشمنی خود با ایران ادامه میدهند، طبیعات هیچگونه مذاکره و توافق امکان پذیر نیست و بسیار دور از ذهن و محال است.
انتهای پیام/ ۱۳۴
منبع