رهنمودهای امیر مومنان علی(ع) درباره فراگیری و آموزش قرآن 

عیسی عیسی زادهبدون تردید یکی از مهم‌ترین راه دستیابی به شناخت قرآن، مراجعه به امیر مومنان علی(ع) است؛ کما اینکه در کتاب شریف نهج‌البلاغه فرمود: «اَنا… اَعرَفَکُم بِالکِتاب» و کسی که رسول خدا(ص) در مقام او فرموده است «علِيٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَهُ لَا يَفْتَرِقَانِ حَتَّي يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ؛ علي با قرآن و قرآن با علی است. آن دو هرگز از هم جدا نمی‌شوند تا اينكه در كنار حوض كوثر به نزد من آيند».

 

خبرنگار ایکنا به مناسبت ایام ماه رمضان و بهار قرآن درباره نگاه امیرمؤمنان(ع) به قرآن کریم بر اساس کتاب شریف نهج‌البلاغه با حجت‌الاسلام والمسلمین عیسی عیسی‌زاده؛ عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم گفت‌وگو کرده است که در ادامه آن را می‌خوانیم: 

 

ایکنا ـ رهنمودهای امیر مومنان علی(ع) در مورد قرآن کریم می‌تواند بسیار راهگشا باشد، ایشان در این باره عمدتا به چه موضوعاتی پرداخته‌اند؟

 

فرمایش ایشان درباره قرآن به چند بخش قابل تقسیم است؛ مثلا یکی از این‌ها کارکردهای قرآن کریم مانند تاثیر گذاری و هدایت‌گری است؛ از اساسی‌ترین ویژگی قرآن تاثیرگذاری و هدایت‌گری است که خداوند بارها در خود قرآن به این ویژگی اشاره کرده و فرموده است: «بی تردید این قرآن به استوارترین آیین هدایت می‌کند؛ إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا»  امیر مومنان علی(ع) نیز در باره این ویژگی و کارکرد قرآن کریم فرموده است:  قرآن مجيد، بى‏ آن‏كه گذشت زمان، چيزى از او بكاهد و يا مرور ايام او را از پاى در آورد، و بى‏ آن‏‌كه موج‌‏هاى تغيير و تبديل، لفظ و معناى آن‏ را آشفته سازد، همواره هدایت‌گر انسان‌‏ها در همه ادوار تاريخ بوده است.  

 

امیر مؤمنان(ع) در سخن دیگری درباره تاثیرگذاری قرآن بر دل‌های اهل تقوا فرمودند: متقین طوری هستند وقتى به آیه‌ای برسند که تشویقى در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روی‌ آورند و جانشان به پرواز درمی‌آید و گمان می‌برند که نعمت‌های بهشت برابر دیدگانشان قرار دارد و هرگاه به آیه‌ای می‌رسند که ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن می‌سپارند و گویا صداى بر هم خوردن شعله‌های آتش، در گوششان طنین‌افکن است… و از خدا آزادى خود را از آتش جهنم می‌طلبند.

 

در طول تاریخ افراد زیادی تحت تاثیر آیات قرآن قرار گرفته و مسیر زندگی خود را تغییر داده‌اند. این مسئله از زمان نزول قرآن بر رسول خدا(ص) آغاز شد. برای مثال مرد عربى خدمت پیامبر(ص) آمد و عرض کرد: علِّمنى ممّا علّمک اللّه؛ از آنچه خدا به تو آموخته به من بیاموز. پیامبر(ص) او را به یکى از یارانش سپرد تا آیات قرآن را به او تعلیم دهد. او سوره زلزال را به وی تعلیم داد، وقتی آیه «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّه خَیْراً یَرَه… »؛ را خواند، آن مرد از جا برخاست و گفت: همین مرا کافى است! رسول خدا (ص) فرمود: او را رها کن که او فقیه شد. 

 

مورد دیگر از تاثیرگذاری و تحول برای «فضیل بن عیاض» است که یکى از راویان موثق امام صادق(ع) و از زهاد معروف شد. در آغاز کار، راهزن خطرناکى بود که همه مردم از او وحشت داشتند. روزی فضیل، دخترکى را دید و نسبت به او علاقه‌مند شد، این علاقه «فضیل» را وادار کرد که شب‌هنگام از دیوار خانه او بالا رود و تصمیم داشت به هر قیمتى شده به وصال او نائل گردد، در این هنگام بود که در یکی از خانه‌های اطراف، شخص بیداردلى مشغول تلاوت قرآن بود و به این آیه رسید؛ «أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ»؛ آیا وقت آن نرسیده است که دل‌های مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل کرده است خاشع شود؟ این آیه همچون تیرى بر قلب آلوده «فضیل» نشست. یک مرتبه گفت: بله خداوندا وقت آن رسیده است… از دیوار بام فرود آمد و به خرابه‌ای وارد شد که جمعى از کاروانیان آنجا بودند و براى حرکت به‌سوی مقصدى با یکدیگر مشورت می‌کردند، گفتند: فضیل و دارودسته او در راهند، اگر برویم راه را بر ما می‌بندند و ثروت ما را به غارت خواهند برد! فضیل که پشیمان شده بود، توبه کرد و دائما در جوار «کعبه» می‌زیست تا همان‌جا در «روز عاشورا» از دنیا رفت.

 

پرفسور کید. ال. مور، نمونه دیگری است که مسلمان شد، ایشان در این‌باره گفته است: «مشخص نمودن صحت آیات قرآن کریم در ارتباط با رشد انسان بسیار برای من مسرت‌بخش و اثر گذار بوده است. به وضوح برای من مشخص شده است که چنین اظهار نظرهایی درباره مراحل خلقت بشر باید از طرف خدای متعال باشد؛ زیرا قسمت اعظم این سخنان تا قرن‌ها بعد مکشوف نشده و باقی ماند و این نظر ثابت می‌نماید که محمد(ص) فرستاده خداوند است.» 

کشفیات این دانشمند از قرآن و حدیث و تکمیل کردن کتابش با آن و تشرفش به اسلام، موجب شد که چندین پروفسور جنین‌شناس و غیره به قرآن روی آورند و مسلمان شوند. 

 

ایکنا ـ امام علی(ع) در تعبیر دیگری قرآن را درمانگر دردها معرفی فرمودند، مراد ایشان از این تعبیر چیست؟

 

بله یکی از موضوعاتی که حضرت در مورد قرآن مطرح فرمودند معرفی قرآن به عنوان درمان‌گر دردها و شفادهنده است؛ از جمله اینکه خداوند فرمود: «اى مردم! براى شما از جانب پروردگارتان، اندرزى، و براى آن چه در سينه‌هاست، درمانى، و براى مؤمنان، رهنمون و رحمت آمده است». 

 

خداوند درباره شفابودن قرآن برای اهل ایمان در دو آیه از جمله سوره اسراء  فرموده است؛ و ما از قرآن، آنچه را كه براى مؤمنان، شفا و رحمت است، فرو مى‌فرستيم؛ ولى جز بر زيان ستمگران نمى‌افزايد؛ وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ ۙ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا، یا در آیه دیگری فرمود: «… بگو: اين(قرآن)، براى كسانى كه ايمان آورده‌اند، رهنمون و درمان است». 

 

امام على(ع) درباره شفا دادن قرآن فرمود: «پس شفای دردهاى خود را از آن بخواهيد و در سختى‌هايتان، از آن كمك بجوييد؛ زيرا در قرآن، درمان بزرگ‌ترين دردهاست و آن، درد كفر و نفاق و انحراف و گمراهى است» و در سخنی دیگر  فرمود: «درمان درد شما و راه نظم و سامان امورتان در قرآن است». 

 

رسالت اصلى قرآن، درمان بيمارى‌هاى روحى و رذايل اعتقادى، اخلاقى و رفتارى است. با اين وجود، روايات پر شمارى درباره درمان بيمارى‌هاى جسمى با قرآن به دست ما رسيده كه اگرچه سند و محتواى برخی از آن‌ها خدشه‌پذير است، اما اصل موضوع به دليل روايات فراوان و نيز تجربه عملى، مسلم و محرز است. البته ميزان تأثير قرآن در درمان، متناسب با مراتب ايمان، اخلاص و يقينِ تلاوت‌كننده قرآن است و از اين رو كسانى كه در مراتب برترى قرار دارند بيشتر نتيجه مى‌گيرند؛ چنان كه در روايتى آمده است كه سوره حمد را بر هيچ دردى هفتاد بار نخواندم مگر آن كه درد برطرف شد.  

 

ویژگی دیگری هم که حضرت در مورد قرآن بر آن تاکید دارند پندآموز بودن است؛ ایشان فرمودند: «به راستى كه نيكوترين داستان و رساترين پند و سودمندترين اندرز، كتاب خداوند بزرگ و شكست‌ناپذير است.» 

در سوره قمر نیز در چند آیه به این مسئله اشاره شده و فرموده است: «ما قرآن را براى تذكر و پند گرفتن سهل و آسان ساختيم آيا كسى هست كه پند گيرد و متذكر شود؟»  

 

ایکنا ـ توصیه‌های حضرت امیر(ع) در مورد لزوم فراگیری و آموزش قرآن چیست؟

 

درباره آثار آموختن قرآن از امیرالمؤمنین علی(ع) نقل شده که فرمود: «قرآن را فراگیرید زیرا فرا گرفتن  قرآن مایه خرمی  دل‌ها است». آن حضرت در سخنی دیگر در این‌باره فرمودند: «اى على! قرآن را بياموز و آن را به مردم آموزش بده؛ زيرا به ازاى هر حرفى، ده ثواب براى توست و اگر بميرى، شهيد مرده‌اى. اى على! قرآن را بياموز و آن را به مردم آموزش بده؛ زيرا اگر در آن حال‌ بميرى، فرشتگان، به زيارت قبر تو مى‌آيند، همچنان كه مردم به زيارت خانه كهن خدا مى‌روند».

 

عبدالرحمان سُلّمی به یکی از فرزندان امام حسین(ع) سوره حمد را آموخت. وقتی کودک در حضور پدر، سوره حمد را خواند، حضرت علاوه بر پول نقد و پارچه‌ای که از راه حق‌شناسی به معلم طفل داد، دهان آموزگار را از دُر پر کرد. کسانی از این همه عطا، تعجب کردند و درباره آن از حضرت سؤال کردند. امام(ع) در جواب فرمود: کجا پاداش مالی من، با عطای آموزش این معلم، برابری می‌کند. یعنی خدمت تعلیم سوره حمد، از عطای مالی من، ارزنده‌تر است. امیرالمومنین علی(ع) در باره حق فرزند بر پدر نیز فرموده است: «از جمله حقوق فرزند بر پدر، اين است كه … و قرآن را به او بياموزد.»  

 

غالب بن صَعصَعه، نزد امیر مومنان على(ع) آمد و فَرَزدَق نيز همراهش بود. آن حضرت به او فرمود: «تو كيستى؟» غالب گفت: من غالب بن صَعصَعه مُجاشِعى هستم. فرمود: «همان صاحب شترانِ بسيار؟». گفت: آرى، فرمود: «از شترهايت، چه خبر؟» گفت: شمارى از آن‌ها را حوادث روزگار، از بين بُرد و شمارى را حقوق و بدهكارى‌ها پراكنده ساخت. فرمود: «اين، بهترين راه آن‌هاست كه در راه خدا رفتند» سپس فرمود: «اى ابو اخطَل! اين جوان همراه تو كيست؟» گفت: پسرم، كه شاعر است. فرمود: «قرآن را به او تعليم ده؛ زيرا قرآن، براى او بهتر از شعر است». اين سخن، در دل فَرَزدَق بود تا آن كه خودش را به زنجير بست و سوگند ياد كرد كه تا يك سال، زنجير از خود نگشايد تا قرآن را از حفظ كند، و اين بيت او، به همين مطلب، اشاره دارد: پايم در زنجير مُجاشع نرفت‌/ مگر به اندازه نيازى كه داشتم. 

 

از دیگر رهنمودهای امیر مومنان درباره قرآن توصیه به تلاوت قرآن است؛ از امیر مومنان علی(ع) نقل شده که فرمودند: «هر کس قرآن را قرائت کند گویا نبوت در جان او قرار گرفته، با این تفاوت که به او وحی نمی‌شود.»  

 

درباره مقدار تلاوت قرآن سقف خاصی تعیین نشده است و  هر شخص باید احوال و شرایط خود را بسنجد و از مقدار کم شروع کند و اگر توانست اضافه کند چون به حسب آنچه در روایات آمده، کمی که انسان بر آن مداومت کند بهتر از زیادی است که انسان از آن خسته شود. امیر مومنان علی(ع) در این‌باره می‌فرماید؛ کار کم دایمی، امیدآورتر از کار زیاد و خستگی آور است.  

 

اما درباره زمان تلاوت قرآن از آیات قرآن کریم و احادیث استفاده می‌شود که قرائت قرآن و ذکر خدا در همه اوقات خوب است. ولی برخی زمان‌ها و مکان‌ها فضیلت بیشتری دارند، مانند: بعد از نماز صبح، هنگام غروب، شب قبل از خواب، نیمه‌های شب و سحرگاهان و به خصوص در ماه مبارک رمضان، در محل نماز، مساجد، حرم اولیاء، ائمه هدی(ع) و انبیاء(ع)، مسجد النبی(ص) و مسجد الحرام.

 

امیرمومنان علی(ع) در این‌باره توصیه کرده است که قرآن را روشن و استوار بخوانید و با ضربه‌های اثرگذار قرآن، بر دل‌های سنگ و قساوت گرفته خویش بکوبید، باشد که تکان بخورد و اثر پذیرد و همه فکر و همت شما این نباشد که به آخر سوره برسید و این یعنی توجه به کیفیت، بیش از کمیت!

 

ایکنا ـ در سخنان امیرمؤمنان(ع) نگرانی‌هایی هم در مورد کم‌توجهی به قرآن وجود دارد که البته بازتابی از سخن خود قرآن در مورد مهجوریت آن است، محور فرمایش ایشان چیست؟

 

با توجه به اینکه قرآن در دیدگاه امیر مومنان علی(ع)، سيراب‌كننده تشنگى دانشمندان و بهار دل‌هاى فقها و راه‌هايى واضح براى طرق صالحان و دوايى برای دردها و نورى برای ظلمت‌ها است، اما حضرت درباره قرآن نگرانی‌هایی را هم مطرح فرمودند که از جمله مهجوریت قرآن است.

از مهم‌ترین نگرانی امام علی(ع) درباره قرآن، مهجور و متروک‌شدن آن در میان مسلمان است که در این زمینه با قلبی آکنده از درد فرمودند: از مردمی كه در جهالت زندگی می‌كنند و با گمراهی می‌ميرند به خدا شكايت می‌كنم زيرا در ميان آن‌ها كالايی كسادتر از قرآن نيست، هنگامی كه به گونه شايسته تلاوت شود و هيچ متاعی سودآورتر و گران‌بهاتر از قرآن نيست، هنگامی كه تحريف و از معانی حقيقيش دگرگون شده باشد.

 

آن حضرت در سخنی دیگر درباره مهجور شدن قرآن در میان آیندگان نیز فرمودند: بعد از من روزگاری فرا می‌رسد كه قرآن و پيروانش از ميان مردم رانده و فراموش می‌شوند. هر دو غريبانه در يك مسير ناشناخته بی‌پناه می‌شوند و جايگاهی برای آنان در ميان مردم نخواهد بود. قرآن و پيروانش در ميان مردم‌اند؛ اما گويا حضور ندارند. مردم در آن روز در جدايی و تفرقه هم داستان، و در اتحاد و يگانگی پراكنده‌اند؛ گويی آنان پيشوای قرآن بوده و قرآن پيشوای آنان نيست و از قرآن جز نامی در نزدشان نيست؛ آنان جز خطوط قرآن و اعراب آن چيز ديگری را نمی‌شناسند.

 

اين نگرانی برگرفته از این آیه شریفه است: وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً، فرستاده خدا گفت: پروردگارا! قوم من اين قرآن را رها كردند. نگرانی دیگر هم عمل نکردن به قرآن است؛ لذا فرمودند: اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ فَلَا يَسْبِقَنَّكُمْ إِلَي الْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ؛ خدا را خدا را؛ در مورد قرآن مبادا ديگران در عمل به آن بر شما سبقت بگيرند!

حضرت توصیه‌ای به فرزندش محمد حنفیه دارد: «پسرم! بر تو باد به قرائت قرآن و عمل به محتوای آن و التزام به واجبات شرايع و حلال و حرام و امر و نهی آن … زيرا قرآن پيمان نامه خداوند متعال با بندگان اوست و بر هر مسلمان بايسته است كه هر روز در پيمان نامه خدا بنگرد و بخواند…»  

 

اين شكايت و نگرانی امیر مومنان علی(ع) در عصر ما مصادیق فراوانی دارد چرا که می‌بینیم چگونه مسلمانان با مهجور نمودن قرآن به ستمکاران و مستکبران تمایل پیدا کردند و با هم‌کیشان خود فاصله گرفتند و با اینکه می‌بینند عده‌ای از برادران مسلمان چگونه زیر چکمه‌های ظلم در حال له‌شدن هستند اما به یاری آن‌ها نمی‌شتابند در حالی که فردای قیامت قرآن از آن‌ها شکایت خواهد کرد.

 

گفت و گو از علی فرج زاده 

انتهای پیام


منبع

درباره ی nasimerooyesh

مطلب پیشنهادی

شهادت مبارز برجسته فلسطینی در حمله هوایی به غزه

به گزارش ایکنا به نقل از مرکز اطلاع‌رسانی فلسطین، وی یکی از مبارزان برجسته فلسطینی …

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ