کیومرث یزدانپناه درو، استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران، در گفتوگو با ایکنا درباره چشمانداز و اولویتهای سیاست خارجی در سال 1404، گفت: الزامات سیاست خارجی یک کشور، آن هم در شرایط کنونی ایجاب میکند که در واقع از یک برنامه مدون و بسیار شفاف تبعیت کنند. اینکه فشار حداکثری دولت ترامپ به ایران ما را در چه شرایطی قرار میدهد، حتما ناشی از سیاستها، مواضع و برخی از اقدامات خود ما نیز میباشد.
وی ادامه داد: سیاست خارجی ایران برای کاستن از بار این فشارها که شرایط را برای کشور بسیار ویژه کرده و این شرایط ویژه در سال 1404 هم به عناوین مختلف، تشدید میشود، متأسفانه فاقد اولویتهای راهبردی است و نگاه جامعی به مسائل بینالملل و مؤلفههای اثرگذار در سیاست خارجی حاکم بر دنیا ندارد.
یزدانپناه بیان کرد: سیاست خارجی حتما از دو مسئله تأثیر میپذیرد؛ یکی الگوهای حکمرانی داخلی آن کشور است که چه الگویی حاکم است و چه نگاهی به دنیای پیرامون خود و فراسوی مرزهای خود دارد و دیگری متأثر از خط مشیهای حاکم بر نظام بینالملل به ویژه بازیگران و مداخلهگرانی که بیشترین تأثیرگذاری را در ساختار نظام بینالملل دارند.
ضرورت فهم اولویتها
استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران تصریح کرد: ما تا زمانی که درک درستی از این موضوع نداشته باشیم، طبیعتا نمیتوانیم برای سال آینده نیز خیلی امیدوار باشیم که سیاست خارجی ما با وضع موجود، شرایط مطلوبی را برای ما فراهم کند. این از آن مسائلی است که دستگاه سیاست خارجی کشور باید با بهرهگیری از تمام ظرفیتها دست به یک پوستاندازی و شاید فراتر از آن، دست به یک رنسانس در ساختار سیاست خارجی کشور بزند.
وی با تأکید بر اینکه مسئله بعدی فهم اولویتهاست، ادامه داد: کشوری که نداند اولویتهای آن در فراسوی مرزها چیست، نه تنها بُردی در گفتمان خود ندارد بلکه نمیتواند هیچ شرایطی را برای تأمین منافع ملی و تعقیب مطالبات خود در فراسوی مرزها دنبال کند.
یزدانپناه اظهار کرد: اساساً سیاست خارجی باید سه روش راهبردی را برای کشور خود در پیش بگیرد؛ اولین آن بحث همسایگان است. ایران تقریبا جزو سه کشور پر همسایه در دنیا به حساب میآید. ایران با بیش از 15 کشور همسایه است. حداقل دو تا سه دولت نیمه مستقل با جمهوری اسلامی ایران هممرز هستند. قاعدتاً باید سه اصل حسن همجواری، احترام متقابل، منافع و دغدغههای مشترک تعیین کننده راهبردهای سیاست خارجی ما نسبت به همسایگان باشد اما اکنون شاهد این وضعیت نیستیم و در واقع علائم انزوای بینالمللی ایران به نظر میرسد کاملا در فراسوی مرزها مشهود است.
وی ادامه داد: دومین روش راهبردی برای کشورها در سیاست خارجی، نهادها و سازمانهای منطقه ای و جهانی هستند. اکنون در قاره آسیا چندین نهاد و سازمان برجسته و بسیار بزرگ و تأثیرگذار اقتصادی داریم؛ از ترنس پاسیفیک گرفته تا اپک، سارک، آ سه آن و همچنین در حوزه اتحادیه کشورهای عربی در حوزه غربی ما و اتحادیه شانگهای که البته به نظر میرسد اتحادیه فعالی نیست اما ایران در هیچکدام از این نهادهای منطقهای درونقارهای یا حضور ندارد یا اگر هم حضور دارد در راستای تأمین مؤثر منافع ملی ما به صورت مستمر و منظم نیست.
نگاه سیاست خارجی به نظام بینالملل
استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه سومین روش راهبردی برای کشورها در سیاست خارجی، نگاه سیاست خارجی به نظام بینالملل و مؤلفههای حاکم بر نظام بینالملل است، گفت: در این راستا هم ما گرفتار تناقضات شدید هستیم. اعتقاد دارم سیاستهای غلط فراسرزمینی ما در طی دهههای اخیر بیش از دو هزار میلیارد دلار به ما خسارت زده است. اینها باید عبرتی برای ما باشد تا زمینههای پوستاندازی و رنسانس واقعی را در سیاست خارجی فراهم کند. اگر این اتفاق نیفتد چه بسا با افزایش و تشدید فشارهای بینالمللی با محوریت آمریکا به جمهوری اسلامی ایران، کشور به سمت انزوای ژئوپلیتیکی سوق پیدا کرده و این اتفاق، کار را برای کشور خیلی سخت میکند.
وی تأکید کرد: به نظر میرسد اکنون تمام سفارتخانههای ایران، سنگرهای خط مقدم این مسئله هستند تا بتوانند سنگرشکنی کنند و شرایط را برای کشور به گونهای دیگر رقم بزنند و ایران را از موضع انفعالی در جایگاه یک بازیگر ارزشمند متناسب با شأنیت جغرافیای سیاسی، جایگاه ژئواستراتژیک و ارزشهای ژئوپلیتیک در نظام بینالملل قرار دهند.
یزدانپناه افزود: در واقع سیاست خارجی کشور باید در خدمت منافع ملی و اهداف سرزمینی باشد اما واقعیت تلخ این است که در بسیاری از جاها، سیاست خارجی کشور قربانی آرمانهایی است که اساسا اصلا نمیدانیم آن آرمانها را متناسب با چه اهدافی دنبال میکنیم و همین خود منشأ سوء استفاده برخی از دولتها و گروهها علیه ما شده است. از این منظر در سال 1404 در عرصه سیاست خارجی واقعا باید یک انقلاب بزرگ را با رویکردهای جدید انجام دهیم و بسترهای لازم را برای خروج ایران از انزوای بینالمللی و انزوای ژئوپلتیکی فراهم کنیم.
راهکارهای ایجاد تعادل در سیاست خارجی
وی با تأکید بر اینکه در جهان بیرحمی زندگی میکنیم، گفت: در این جهان بیرحم اساس بر چانهزنی درست است تا اولاً قربانی نشوید، دوماً جایگاه خود را تثبیت کنید و سوماً در خدمت تأمین منافع و اهداف ملی باشید.
یزدانپناه به راهکارهایی برای رسیدن به این درک صحیح و ایجاد تعادل در سیاست خارجی کشور اشاره کرد و گفت: موارد و مصادیق سیاست خارجی، ملموس، شفاف و واضح هستند. ابتدا باید یک همسویی در ساختار متحدالشکل نظام بینالملل پیدا کنید. نظام امروز حاکم بر ساختار جهانی، نظام سلسلهمراتبی است. شما در نظام سلسلهمراتبی باید متوجه باشید که پیشرانهای حکمرانی در نظام بینالملل کدامها هستند و کدام یک از این پیشرانها در واقع مطابق با خواستههای شما هستند. باید اینها دستهبندی شوند و در اولویت قرار گیرند. باید دید کدام یک از آنها در واقع علیه منافع ملی عمل میکنند و شناسایی شده تا برای آن تدبیری اندیشیده شود. همچنین کدام یک از اینها علیه امنیت ملی عمل میکنند.
استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران اظهار کرد: اکنون به نظر میرسد که بسیاری از گسلهای ژئوپلیتیک که امنیت ملی ایران را در فراسوی مرزها، نشانه گرفته، فعال شده و یا در حال فعال شدن است و ما نیز هیچ راهبردی برای مهار این گسلهای ژئوپلیتیک نداریم. سیاست خارجی را باید از قاب ارزشهای ذاتی یک سرزمین نگاه کرد که آن ارزشهای ذاتی سرزمین صرفا یک مؤلفه نیست بلکه دهها مؤلفه برای آن تعریف میشود و باید همه آنها در نظر گرفته شود.
وی با تأکید بر اینکه امروز اولویت اصلی بر پاشنههای اقتصاد میچرخد، بیان کرد: کشورهایی که اقتصاد خود را شفاف، روان و پررونق تعریف کنند و بر همین مؤلفه پیش بروند، مطمئنا در نظام بینالملل حرفهای زیادی برای گفتن دارند. مسئله دوم پیشرانهای امنیتی است که به هر حال مصادیق، مشخصهها، مؤلفهها و ارکانهای اثرگذار آن مشخص است لذا باید آنها هم دقیق تبیین شوند تا بتوان به موقع پیشگیری و کشور را از تهدیداتی که ممکن است در کوتاهمدت مردم، هویت، ملت و پرچم کشور را به خطر بیندازد، دور کند.
یزدانپناه اظهار کرد: یک ضعف عمده که سیاست خارجی ما از نگاه کلان آموزشی رنج میبرد، نوع نگاه سیاست خارجی به جامعه است. بسیاری از کشورهای توسعهیافته و موفق در نظام بین الملل امروز بخشی از این موفقیت را از سواد بالای سیاسی مردم خود کسب میکنند. این سواد سیاسی ناشی از سیاست خارجی روان آن کشورهاست که به موقع به مردم خود آموزش سیاسی میدهد اما متاسفانه در ایران سیاست خارجی از سواد سیاسی مردم فرار میکند که نباید اینگونه باشد. در واقع اسم آن را میتوانیم میزگردهای تخصصی و هماندیشی نخبگان بگوییم.
وی با تأکید بر اینکه نقش نخبگان و جایگاه آنها در تمام مراحل سیاست خارجی ایران اصلا دیده نشده است، بیان کرد: مسئله ما موضوع به اصطلاح چنددسته بودن تصمیمگیریها در ساختار سیاست خارجی است که ما در اینجا نیز از یک وحدت رویه متحدالشکل برخوردار نیستیم و این هم آسیب میزند. به هر حال برای برونرفت از وضع موجود حتما باید یک چارهاندیشی اساسی کرد. مخصوصا برای سال 1404 که به نظر میرسد سال سرنوشت سازی برای ایران باشد.
سال 1404 برای محور مقاومت بسیار سختتر خواهد بود
استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران درباره جبهه مقاومت با توجه به تحولات منطقه غرب آسیا و از دست دادن فرماندهان بزرگ مقاومت، اظهار کرد: لازم و ضروری است که محور مقاومت را با شرایط فعلی چگونه ببینیم. یک زمان محور مقاومت تبدیل به یک بازیگر مؤثر شده بود و اثرگذاری خود را داشت و میتوانست در تحولات منطقه، سرنوشت ملتها و حتی برهم زدن معادلات و جایگزین کردن معادلات نقشآفرینی کند اما با توجه به تحولات یک سال و نیم اخیر و آن چیزی که در سازههای متحول یافته ژئوپلیتیک منطقهای مقاومت میبینیم، به نظر میرسد کار برای محور مقاومت در سال 1404 بسیار سختتر خواهد بود و شاید اصلا بخشی از اهرمهای عملیاتی این محور دیگر نتوانند فعال شوند.
وی ادامه داد: به هر حال پیوست ژئوپلیتیک مقاومت، کشور سوریه بود که گرفتار دگرگونی ساختاری در درون سیستم شد و این دگرگونی ساختاری به گونهای در این شرایط متحدالشکلی که مقاومت ایجاد کرد، انشقاق به وجود آورد. به نظر میرسد برای سال آینده، دولت رسمی عراق نیز اجازه ندهد نیروهای وابسته به محور مقاومت به اشکال سالهای گذشته عمل کنند. این هم یکی از نکاتی است که به هر حال باید مد نظر قرار بگیرد.
وی بیان کرد: از طرف دیگر فشارهای جهانی بر روی ایران تشدید خواهد شد تا ایران دست از راهبردهای منطقهای خود که حمایت همهجانبه از محور مقاومت، تقویت مقاومت و استمرار حرکت مقاومت است، بردارد. از سوی دیگر حزبالله نیز شرایط خیلی سختی در لبنان پیدا کرده و مطمئنا لبنان هم وضعیت گذشته را نخواهد داشت. این موضوع در خصوص سرزمینهای اشغالی هم ممکن است به شکل دیگری صدق کند.
یزدانپناه در پایان گفت: آن چیزی که به عنوان خطر برای محور مقاومت در سال 1404 وجود دارد، این است که اگر به طور کامل حذف نشود با تغییرات و تحولات اساسی و بنیادین روبرو خواهد شد.
گفتوگو از سمیرا انصاری
انتهای پیام
منبع