مهمترین چهرهی انقلاب اسلامی ایران وجهِ تمدّنی و تاریخیِ آن است. آنچه در این سطح رخ داد، گشودهشدنِ یک «امکان» فراروی تاریخ بشر بود. امکانی که قبل از آن، در هیچ نقطهای از تاریخ و جهان [بهجز برههای از صدر اسلام در منطقه حجاز] فراهم نبود.
انقلاب اسلامی این امکان را برای انسان فراهم کرد که در سطح تمدّنی، در منسجمترین و قدرتمندترین شکل ممکن [در یک ساختارِ منسجم سیاسی و اجتماعی و اقتصادی] آن جریان تاریخیای که انبیاء سلسلهجنبانش بودند را ادامه دهد. پس از صدر اسلام، در فلسفهی وجودیِ هیچ حکومتی در تاریخ، این «امکان» بهمثابه یک «ضرورت» نهفته نبود!
خمینیِ بزرگ بود که به مردم ایران آموخت که گشودنِ این امکان، یک «ضرورت» برای حیات بشری است و این مردم ایران بودند که برای فراهمکردن این «امکان» خون دادند و تلاششان با انقلاب ۵۷ به ثمر نشست.
فردای پس از پیروزی انقلاب، «آغازِ فعلیتیافتنِ آن امکان» بود. گام اولِ این گشودگی، یک «انقلاب سیاسی بزرگ» بود که نقشهی سیاسی دنیا را تغییر داد و آغاز دوران جدیدی از تاریخ را به همهی جهانیان باوراند.
طی این ۴۳ سال، انقلاب تازه گام اول را برداشته و گامهای زیادی مانده تا در بستر این «امکان»ها بردارد. در این گام، قلّههای زیادی را فتح کرده و تا تحقق دیگر آرمانها راه بسیار دارد.
بهعنوان مثال، استقلال در تصمیمگیری و منتظر تعیینتکلیف اجنبی نماندن، آزادی برای شکوفاییِ استعدادهای اصیل انسانی و رشدِ معنوی و سلوک توحیدی (که در حججی ها و حاج قاسمها تجلی یافت)، مردم سالاری برآمده از پایگاه توحید، علَمکردن پرچم مبارزه با بزرگترین و قویترین طاغوت تاریخ و شکستنِ ابهّت افسانهایاش، تشکیل جبههی جهانیِ آزادیخواهانِ مسلمان در حساسترین نقطهی ژئوپلتیک جهان (مقاومت) ، متوقّفکردن اسرائیل نجس (بهعنوان پیشقراولِ جبههی تمدّنیِ باطل) در مرزهایش، دهها برابر قدرتمندتر شدن از روز آغاز این حرکت، و باز مهمتر از همه: باوراندنِ این «امکانِ تمدّنی و تاریخی» به جهانیان، بعضی از قلههایی بود که در گام اول فتح شد.